به گزارش روشنای راه، از صدای بحران بودجه ۱۴۰۴ گرفته تا افزایش شبانه قیمت خودرو و کمبود انرژی، اینها دیگر زنگ خطر نیستند آقای پزشکیان، بلکه ناقوس فروپاشی اقتصادی و اجتماعی کشور را به صدا درآوردهاند.
وضعیت اقتصادی آنقدر بحرانی شده که حتی فشارهای روزمره به خانوادهها، نالههای کاسبان و اعتراضهای آنها در فضای مجازی به بخشی از زندگی روزمره شان تبدیل شده است.
حقیقت تلخی که دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت این است که ما در بحران عمیق قرار داریم!
در این میان، جوانانی که با هزار امید و پسانداز، حتی آرزوی خرید یک پراید را در سر دارند، با ناامیدی روزافزون و افزایش قیمت شبانه خودرو روبرو هستند.
اعتراضها و فریادهای نارضایتیشان به مسئولان بارها و بارها منتقل شده، اما پاسخی که شنیدهاند، چیزی جز سکوت یا وعدههای بیپایه نبوده است.
آیا کسی از میان تصمیمگیران این صداها را میشنود؟ یا اینکه فقط درگیر جلسههای پرطمطراق و شعارهای سیاسی هستید؟
آنچه بیش از هر چیز مایه تعجب و نارضایتی عمومی شده، بیتوجهی آشکار دولت وفاق ملی به حل مسائل اقتصادی و معیشتی مردم است.
به نظر میرسد وقت و انرژی مسئولان بیش از آنکه صرف بهبود زندگی مردم شود، صرف انتخاب افراد و انتصابات شده است. در حالی که مردم از گرانیها، بیکاری و تورم سرسامآور رنج میبرند، اولویت اصلی دولت چیست؟ آیا واقعاً این همان چیزی است که مردم هنگام رأی دادن انتظار داشتند؟
این سؤال جدی مطرح است: تا چه زمانی قرار است سیاستبازی و رقابتهای داخلی را به مشکلات واقعی مردم ترجیح دهید؟
مردم نیاز به صداقت دارند، نه وعدههای تکراری. وقت آن است که مسئولان از پشت میزها بلند شوند، به میان مردم بروند، و برای حل بحرانهای واقعی کشور اقدامی جدی و عملی کنند. در غیر این صورت، چه دلیلی برای ادامه کار دارید؟! مردم بهوضوح خسته و ناامید شدهاند.
از شعارها دست بردارید و بالاخره با آنها صادق باشید!
اگر نمیتوانید مشکلات را حل کنید، حداقل شجاعت این را داشته باشید روی حرف خودتان بایستید و از ادامه کار کنار بکشید.
نویسینده : محمود عزیزی