به گزارش روشنای راه، در دولت چهاردهم نیز این معضل همچنان وجود دارد و گاهی به تعطیلی یک یا چند استان به دلیل مشکلات ناشی از ناترازی انرژی منجر میشود. اما سوال اصلی این است که آیا واقعاً چنین وضعیتی به حدی جدی است که هر روز هفته تعطیل شود؟ و در این میان، نقش دولت چیست و چه اقداماتی باید برای حل این مشکل انجام دهد؟
ناترازی انرژی به وضعیت ناهمگونی میان تولید و مصرف انرژی اطلاق میشود که در کشورهایی مانند ایران به ویژه در فصول اوج مصرف (تابستان و زمستان) بیشتر مشهود است. در این شرایط، میزان مصرف انرژی از میزان تولید آن بیشتر میشود و شبکه انرژی تحت فشار قرار میگیرد. این فشار معمولاً به بحرانهایی مانند کمبود برق، گاز و حتی سوخت مایع منجر میشود.
در ایران، این معضل بیشتر در بخشهای الکتریسیته و گاز مشهود است. کشور ما به دلیل مصرف بالای انرژی، که بیشتر به دلیل یارانههای بیرویه، نبود فرهنگ مصرف بهینه، و استفاده گسترده از وسایل پرمصرف است، دچار ناترازی میشود. در تابستانها، تراکم مصرف برق در نتیجه استفاده از کولرهای گازی و سیستمهای تهویه، و در زمستانها گرمایش بیش از حد و مصرف بیرویه گاز، باعث ایجاد مشکلات جدی در تأمین و توزیع این انرژیها میشود.
این مشکلات گاهی به قطع برق یا حتی تعطیلی واحدهای تولیدی و ادارات در برخی استانها میانجامد. اما این سوال همچنان باقی است که آیا وضعیت ناترازی انرژی به حدی است که باید در تمام روزهای هفته، برخی از استانها تعطیل شوند؟
آیا دولت چهاردهم واقعاً با بحران ناترازی انرژی مواجه است؟
در دولت چهاردهم، علیرغم برنامههای مختلف برای اصلاح الگوی مصرف انرژی، همچنان ناترازی در برخی مناطق ایران مشاهده میشود. به ویژه در تابستانها، افزایش مصرف برق به دلیل گرما و استفاده گسترده از وسایل سرمایشی باعث شده که برخی استانها با بحران تأمین انرژی مواجه شوند.
با این حال، نکته قابل توجه این است که تعطیلی گسترده و طولانی مدت در استانها نمیتواند راهحل مناسبی برای این مشکل باشد. تعطیلی استانها بیشتر به دلیل بحران انرژی در فصول اوج مصرف است، اما در نهایت این اقدام نمیتواند بهطور پایدار وضعیت ناترازی را حل کند. مشکلات مرتبط با ناترازی، در واقع از یک سری عوامل ساختاری ناشی میشود که نیازمند اصلاحات اساسی در بخشهای مختلف هستند. به عبارت دیگر، بحران انرژی در بسیاری از استانها به خودی خود نشاندهنده یک ناترازی جدی است، اما تعطیلی یا کاهش فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی راهحل اصلی نیست.
نقش دولت در حل مشکل ناترازی انرژی
اگر قرار است که ناترازی انرژی در کشور حل شود، دولت چه کارهایی باید انجام دهد؟ برای حل این بحران، دولت نیاز به برنامهریزی جامع و اقدامات مؤثر در چندین سطح دارد:
مهمترین گام در حل بحران ناترازی، تغییر الگوی مصرف است. باید به مردم آموزش داده شود که چطور میتوانند در فصول پرمصرف، انرژی را بهطور بهینه مصرف کنند. این آموزشها باید از سطح مدارس تا در سطح رسانهها گسترش یابد.
علاوه بر مصرف بهینه انرژی، افزایش ظرفیت تولید انرژی نیز ضروری است. برای حل مشکلات درازمدت، باید دولت به سمت استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی، بادی و حرارتی برود. همچنین تقویت زیرساختهای تولید انرژی مانند نیروگاههای جدید، سیستمهای انتقال و توزیع انرژی، از ضروریات است.
سیستم انتقال و توزیع انرژی در ایران قدیمی است و نیاز به نوسازی دارد. در بسیاری از نقاط کشور، به دلیل فرسودگی شبکه برق و گاز، شاهد اتلاف انرژی و مشکلات تأمین انرژی هستیم. دولت باید در این زمینه سرمایهگذاری کند.
برای مقابله با ناترازی، باید انرژیهای پاک و جایگزین بهطور جدی در دستور کار قرار بگیرند. با استفاده از انرژیهای خورشیدی و بادی، میتوان بخشی از تقاضای برق را تأمین کرد و در عین حال از آلودگی هوا نیز جلوگیری کرد.
یکی از دلایل اصلی بحران انرژی در ایران، یارانههای بیرویه انرژی است که باعث شده مصرف انرژی به صورت غیرواقعی بالا رود. دولت باید سیاستهای یارانهای را بازنگری کرده و با تخصیص یارانههای هدفمند، مردم را به مصرف بهینه انرژی ترغیب کند.
در مواقع بحرانی، دولت باید به سرعت وارد عمل شده و مدیریت بحران انرژی را بهطور مؤثر انجام دهد. این میتواند شامل کاهش ساعات کاری، کنترل مصرف انرژی در ساعات اوج، و ایجاد روشهای پایدار برای تأمین انرژی در مناطق بحرانی باشد.
در نهایت، باید اذعان کرد که ناترازی انرژی در دولت چهاردهم واقعاً یک چالش جدی است، اما تعطیلی روزانه استانها به دلیل کمبود انرژی نه تنها راهحل اساسی نیست، بلکه نشاندهنده ضعف در برنامهریزیهای بلندمدت و مدیریت بحران است. برای حل این مشکل، دولت باید اقدامات ساختاری جدی را در زمینه اصلاح الگوی مصرف، بهبود زیرساختها، و افزایش تولید انرژی اتخاذ کند. در غیر این صورت، تعطیلیهای موقت و بحرانهای مقطعی همچنان ادامه خواهند یافت و تاثیرات منفی بیشتری بر اقتصاد و رفاه عمومی خواهد داشت.
نویسنده: محمود عزیزی