به گزارش روشنای راه؛
این از معروفترین جملات رئیس جمهور سابق است که جرقه نخست را روشن کرد و جمعی از اقتصاددانان و بازیگران مخالف دولت را با حمایت های خاص رسانه ای بر آن داشت که بازار سرمایه را به خاک و خون بکشانند.
سناریویی که در روزهای اخیر یک بار دیگر کلید خورده و با راهبری یک اقتصاددان و یک رسانه در حال تبدیل به یک فیلم سینمایی غم انگیز و تاسف بار است.
اقتصاددانی که حنجره نامزد شکست خورده انتخاباتی است که آرای وی از رای های باطله هم کمتر اعلام شده اما هنوز رویای "زدن زیر میز" را در سر می پروراند.
در شرایطی که بورس از جاده خاکی اصلاح و ریزش به بزرگراه آسفالته رشد شاخص رسیده و سهامداران زیان دیده را به آینده بازار سرمایه امیدوار کرده است آقای اقتصاددان با کمک ابزار رسانه ای سعی دارد یکبار دیگر خودروی بورس را به شانه خاکی جاده بکشاند.
طرح مباحث انحرافی نظیر ریزش شاخص تا یک میلیون واحد و اصرار بر وقوع تخلف در انتصاب سکاندار بورس و همچنین گره زدن آینده بورس به تعاملات احتمالی سیاسی از جمله دستاویزهایی است که قلب بازار سرمایه را هدف قرار داده است.
سهم خواهی و قدرت طلبی معمولا در ذات انسان ها نهادینه شده اما مورد خاص "محمد رضا صادق الحسینی" از این حیث یک استثنا به شمار می رود. مردی که برای کسب شهرت و رسیدن به صندلی قدرت هم روبروی رئیس جمهور اسبق می نشیند و مصاحبه می کند و هم درباره "ایگونا"، "محمد علی کلی"، "علی کریمی"، "سربازی اجباری" و "سرطان پستان" تحلیل های مفصلی ارائه می دهد و تغییر عکس پروفایل خود را هم یک اتفاق بزرگ می داند!
دامنه حملات پیاپی این اقتصاددان به وزیر دولت تدبیر و امید در حالی ادامه دارد که شاهدان عینی از درخواست های پیاپی وی از فرهاد دژپسند حکایت می کنند که البته در بیشتر موارد ناکام مانده است.
اکثر صاحبنظران و فعالان بازار سرمایه اعتقاد دارند که زخم کاری بورس در سال گذشته بیش از آنکه از ناحیه "سهامداران ناآگاه" به پیکره بازار سرمایه وارد شده باشد نتیجه خنجرکشیدن "اقتصاددانان آگاه" بوده که "صادق الحسینی" بارزترین آنان است.
نکته تاسف بار در این پرونده، همراهی همه جانبه یک رسانه اقتصادی است که علاوه بر فضای اطلاع رسانی خود، حیثیت و شرف حرفه مقدس خود را هم به این اقتصاددان و تیمش اجاره داده و برای بازنشر تمامی تخریب ها، دروغ پردازی ها و تهمت ها از تمامی خطوط قرمز رسانه ای عبور کرده است.
تامین منابع مالی برای ادامه فعالیت یک رسانه قطعا ضرورت دارد اما باید برای این پرسش مهم هم پاسخی پیدا کرد که آیا یک بنگاه رسانه ای حق دارد برای تامین هزینه های خود با اعتبار یک صنعت و سرمایه میلیون ها سهامدار بازی کند؟
خوشبختانه روند بازار به لحاظ ارزندگی سهام و دورنمای شرکت های بورسی به گونه ای است که رویای حضرات برای سقوط شاخص در حوالی یک میلیون واحد به کابوس سهامداران تبدیل نخواهد شد اما بی تردید این قبیل حرکات ایذایی و حملات به بازار سرمایه، بی تاثیر نخواهد بود.
تسویه حساب شخصی با وزیر سابق اقتصاد از مهمترین اهدافی است که "تیم تخریب" به آن می اندیشند اما شاید ندانند که این روند به زیان میلیون ها هموطنی منتهی خواهد شد که به جبران زیان های خود در بازار سرمایه، چشم امید بسته اند.
واقعیت این است که رسانه های ماجراجو و منفعت طلب با تیترهای هیجانی و مصاحبه های تحریک آمیز، شوخی شوخی به سمت بازار سرمایه شلیک می کنند اما سهامداران خرده پا جدی جدی تلف می شوند.
هنوز برای تغییر این رویکرد دیر نیست و می توان این بازی زشت خیانت به سهامداران را تمام کرد پیش از آنکه مدعی العموم وارد شود و تشت رسوایی دشمنان دوست نما از پشت بام بیفتد.