به گزارش روشنای راه، هرچند که برای تحلیل عوامل افزایش طلاق میتوان از رویکردهای جامعهشناختی و روانشناختی استفاده کرد، در این یادداشت قصد دارم به برسی عوامل فلسفی و فرهنگی که به افزایش آمار طلاق میانجامند، بپردازم.
یکی از عوامل مهم در افزایش آمار طلاق، تغییر نگرشها و ارزشهای اجتماعی است. دنیای مدرن و فناوری اطلاعات و ارتباطات، زندگی را برای ما آسانتر کرده و اجتماعات را به سمت تحول میکشاند. در این زمان، افراد دسترسی بیشتری به اطلاعات و منابع دارند و نگرشها و ارزشها درباره ازدواج و روابط اجتماعی تغییر کرده است.
در بسیاری از جوامع، تبدیل شدن زنان به افراد مستقل و معاصر، درک دلایل متعدی از طلاق را به همراه داشته است. زنان در این دوران، به عنوان شخصیتهای بهتری شناخته میشوند و حقوق بیشتری نسبت به گذشته دارند. این تغییرات نگرشی تا حدی عل طلاق را تحت تأثیر قرار داده است.
عامل دیگری که به افزایش آمار طلاق کمک میکند، تغییر نقش جنسیتی است. قدرت مردان در سنتها و فرهنگهای گذشته بیشتر بود و طلاق بیشتر به نفع مردان بود. اما در دنیای مدرن، نقش جنسیتی تغییر کرده است و زنان کمکم از جایگاه محدود خانه و خانواده خارج شدهاند و در زندگی عمومی و فضای کار فعالیت میکند.
این تغییر نقش جنسیتی باعث شده است که زنان همچنین به طلاق روی بیاورند زیرا اکنون دیگر وابستگی اقتصادی به مردان ندارند و قدرت بیشتری برای تصمیمگیری و زندگی مستقل دارند.فرهنگ جوانی نیز از جمله عوامل موثر در افزایش آمار طلاق است.
در جوامعی که از قدیم تاکنون، تمدنهای مختلف و آرمانهای مذهبی بر روابط خانوادگی تأکید میکردهاند، فشارهای اجتماعی و مذهبی برای حفظ رابطه ازدواجی بزرگ بوده است. اما در جوامعی که قدرت فرهنگ جوانی در حال صعود است، ارزشهای تحت تأثیر این فرهنگ با ارزشها و مقرارت تقلیدی متفاوت هستند.
این فرهنگ جوانی بیشتر تأکید بر خوشبختی شخصی، استقلال و رشد شخصی میکند و طلاق برای بسیاری از افراد به عنوان یک راه برای دستیابی به این ارزشها معرفی میشود.
در نهایت، یک عامل تفکیکی که میتواند آمار طلاق را افزایش دهد، عدم همبستگی اجتماعی است.
متأسفانه، در جوامع مدرن، افراد اغلب با پیچیدگیهای زندگی روزمره و فشارهای مالی، شغلی و خانوادگی مواجه هستند. این فشارها میتوانند بر روابط ازدواجی تأثیر منفی بگذارند و باعث عدم همبستگی و در نتیجه، تحمل کمتری در جهت پیوند زندگی مشترک شوند.با توجه به مسائل مطرح شده، میتوان نتیجه گرفت که افزایش آمار طلاق یک پدیده چندعاملی است که بر تغییرات فرهنگی، اجتماعی و ارزشهای جامعه بسیار متأثر است.
برای تنظیم و مدیریت درست روابط ازدواجی، لازم است ساختارهای اجتماعی تأمین کنده حمایت، شفافیت و همچنین ارزشهای متقابل را ایجاد کند.
اما در مورد عوامل موثر در افزایش آمار طلاق برخی نکات مهم دیگری نیز وجود دارد:
1. عوامل اقتصادی: مشکلات مالی میتواند یکی از عوامل اصلی در افزایش طلاق باشد. همسرانی که با مشکلات مالی مواجه هستند و قادر به مدیریت آنها نیستند، شاید با گرفتاریهای روانی و روابط نامطلوب روبرو شوند.
2. عوامل روانی: عوامل روانی مانند عدم تطابق زوجین در نگرشها، تعارضات بین فرهنگها و اعتقادات مذهبی، نارضایتیهای روانی و افسردگی میتوانند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به طلاق منجر شوند.
3. عوامل اجتماعی: تحولات اجتماعی مانند تغییر نقش زن و مرد در خانواده، افزایش استقلال اقتصادی زنان و مردان، تغییرات فرهنگی و ارزشها، نقش رسانهها، فشارهای اجتماعی و فرهنگی میتوانند بر روابط زناشویی تأثیر گذار باشند.
4. عوامل فردی: عواملی مانند ناتوانی در مدیریت تنشها و تعارضات، عدم مهارتهای ارتباطی مؤثر، عدم تعهد و خودکشی باعث افزایش آمار طلاق میشوند.البته، شرایط هر جامعه و فردی متفاوت است و عوامل موثر در طلاق هم میتوانند متغیر باشند. درک عمیقتری از رابطه ها و ارتباطات زوجین می تواند به درک بهتری از دلایل طلاق کمک کند.
نویسنده: محمود عزیزی