به گزارش روشنای راه، این نگرش در سالهای اخیر تغییرات قابل توجهی را تجربه کرده است.
در فرهنگ ایرانی، خانواده به عنوان نهاد مرکزی جامعه شناخته میشود و فرزندآوری به عنوان یک ارزش مهم اجتماعی تلقی میشود.
بسیاری از خانوادهها به داشتن فرزندان زیاد به عنوان نشانهای از خوشبختی و کامیابی نگاه میکنند.
با گذر زمان و تغییرات اجتماعی، نظرات درباره فرزندآوری نیز تغییر کرده است. جوانان به دلایل مختلفی از جمله تحصیلات بالاتر و مشغلههای کاری، تمایل به کاهش تعداد فرزندان دارند.
این تغییرات به بازنگری در مفهوم خانواده و فرزندآوری منجر شده است.
در سالهای اخیر، دولت ایران سیاستهایی را برای افزایش نرخ زاد و ولد اتخاذ کرده است. این سیاستها شامل مشوقهای مالی برای خانوادهها، تسهیلات در زمینه مسکن و خدمات بهداشتی میشود.
اما استقبال عمومی از این سیاستها متناقض بوده است.
شرایط اقتصادی نیز تأثیر زیادی بر نگرش به فرزندآوری دارد. افزایش هزینههای زندگی، نگرانکننده بودن آینده شغلی و اقتصادی میتواند باعث کاهش تمایل به فرزندآوری در خانوادهها شود.
تغییر نقش زنان در جامعه و ورود آنها به بازار کار نیز بر نگرش به فرزندآوری تأثیر گذاشته است. بسیاری از زنان ترجیح میدهند تا تحصیلات و شغل خود را در اولویت قرار دهند و این موضوع میتواند به کاهش تعداد فرزندان منجر شود.
نگرانیهای مربوط به سلامت و بهداشت فرزندان نیز از جمله عوامل تأثیرگذار بر نگرش به فرزندآوری است. خانوادهها به دنبال شرایط بهتری برای پرورش و تربیت فرزندان خود هستند و این موضوع میتواند بر تصمیمات آنها تأثیر بگذارد.
در نهایت، نگرش ایرانیان به فرزندآوری پیچیده و تحت تأثیر مجموعهای از عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که نیاز به بررسی و تحلیل بیشتری دارد.
نویسنده: محمود عزیزی